سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چگونگی پیدایش سازمان مجاهدین خلق

ثامن آنلاین: سلسله متن های ذیل قسمت هایی از کتاب خاطرات احمد قدیریان از سازمان مجاهدین خلق(منافقین) است. ویژگی این بیان، کوتاه و خواندنی بودن آن است که در اینجا آورده می شود:
در طی سال هایی که من در دادستانی انقلاب اسلامی مشغول به خدمت بودم تا زمانی که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رفتم (1362 – 1363) یکی از عمده ترین فعالیت های ما برخورد با گروه ها و سازمان های مخالف و معاند نظام اسلامی بود .

در این سال ها تعداد کثیری از گروه ها و سازمان های سیاسی به وجود آمدند که در مقابل نظام موضع گرفتند . من فهرستی از احزاب و گروه هایی که پس از انقلاب اسلامی تشکیل شدند تهیه کردم که تقریباً چهل و اندی گروه و سازمان مختلف بودند . (1)
برخی از این چهل و اندی گروه علیه نظام اعلام جنگ مسلحانه کردند که سازمان منافقین هم از آنها حمایت کرد . البته اکثریت سازمان فداییان ، حزب توده ، سلطنت طلب ها ، جبهه ملی و نهضت آزادی مخالف با جنگ مسلحانه بودند ، ولی اقلیت سازمان فداییان خلق همانند سازمان منافقین با جنگ مسلحانه موافق بودند .
البته نهضت آزادی و جبهه ملی در ابتدای کار که آقای هاشم صباغیان و دیگران سر کار بودند مقداری سلاح هم جمع آوری کردند ، ولی این که بیایند و روبروی نظام بایستند ، خیر . این کار را نکردند . اینها یعنی حزب توده ، فداییان اکثریت ، سلطنت طلب ها و جبهه ملی و نهضت آزادی نظرشان این بود که باید در تشکیلات رفت و رخنه کرد .
در طی سال هایی که من در دادستانی انقلاب اسلامی مشغول به خدمت بودم تا زمانی که به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رفتم (1362 – 1363) یکی از عمده ترین فعالیت های ما برخورد با گروه ها و سازمان های مخالف و معاند نظام اسلامی بود .
در این سال ها تعداد کثیری از گروه ها و سازمان های سیاسی به وجود آمدند که در مقابل نظام موضع گرفتند . من فهرستی از احزاب و گروه هایی که پس از انقلاب اسلامی تشکیل شدند تهیه کردم که تقریباً چهل و اندی گروه و سازمان مختلف بودند . (1)
برخی از این چهل و اندی گروه علیه نظام اعلام جنگ مسلحانه کردند که سازمان منافقین هم از آنها حمایت کرد . البته اکثریت سازمان فداییان ، حزب توده ، سلطنت طلب ها ، جبهه ملی و نهضت آزادی مخالف با جنگ مسلحانه بودند ، ولی اقلیت سازمان فداییان خلق همانند سازمان منافقین با جنگ مسلحانه موافق بودند .
البته نهضت آزادی و جبهه ملی در ابتدای کار که آقای هاشم صباغیان و دیگران سر کار بودند مقداری سلاح هم جمع آوری کردند ، ولی این که بیایند و روبروی نظام بایستند ، خیر . این کار را نکردند . اینها یعنی حزب توده ، فداییان اکثریت ، سلطنت طلب ها و جبهه ملی و نهضت آزادی نظرشان این بود که باید در تشکیلات رفت و رخنه کرد .
در ذیل به بررسی یکی از سازمان های مهم معاند نظام اسلامی یعنی سازمان مجاهدین خلق پرداخته می شود . مسائل پیرامون این سازمان را می توان در هفت محور مورد بررسی قرار داد :
1.پیدایش سازمان مجاهدین خلق در سطح کشور و کیفیت وارد شدن جبهه ملی و نهضت آزادی در این سازمان .
2.مواضع التقاطی سازمان .
3.از عملکرد ظاهر تا فعالیت پنهان گروه های مخالف و ضد نظام از جمله سازمان مجاهدین خلق .
4.اقدامات سازمان مجاهدین علیه نظام جمهوری اسلامی ایران .
5.مقابله نظام مقدس جمهوری اسلامی با اعضای این سازمان .
6.متلاشی شدن سازمان مجاهدین و نهایتاً فرار سران شان به کشورهای مختلف .
7.اقدامات تروریستی سازمان بعد از فرو پاشی .

پیشینه و پیدایش سازمان مجاهدین:

پیشینه سازمان مجاهدین خلق ایران به اوایل دهه 40 باز می گردد . اعضای سازمان مجاهدین را جناح مذهبی جبهه ملی به ویژه نهضت آزادی تشکیل می دادند که در جلساتی که در مسجد هدایت برگزار می شد ، شرکت و در آنجا با مهندس بازرگان بنیانگذار نهضت آزادی و آیت الله طالقانی آشنا شدند و بعضاً در خانواده های روحانی و مذهبی رشد کرده بودند . اکثراً خانواده هایشان متدین بودند ، مثلاً پدر ناصر صادق (2) را می شناختم ، ایشان فرد متدینی بود .
در سال 45، شش تن از اعضای پیشین نهضت آزادی به نام های محمد حنیف نژاد (3) ، سعید محسن ، محمد عسگری زاده (ناصر صادق) ، رسول مشکین فام ، علی اصغر بدیع زادگان و احمد رضایی با مطالعه انقلاب های کوبا ، ویتنام و الجزایر مبانی و شالوده های سازمان مجاهدین را بنا نهادند . تفکرات آنها کم کم از تهران به جاهای دیگر کشور گسترش یافت و در شهرهای دیگر شعبه هایی ایجاد گردید .
در آن زمان گروه مؤتلفه اسلامی که از نظر سازماندهی پراکنده بود برای سازماندهی مجدد در مسجد هدایت در جلساتی که توسط آیت الله طالقانی تشکیل می شد شرکت و با گروه نهضت آزادی و هسته های اولیه سازمان مجاهدین ارتباط تنگاتنگی داشتند . شهید لاجوردی ، شهید اسلامی و به طور کلی شاخه بازار با سازمان مجاهدین ارتباط داشتند .
هم زمان با گسترش سازمان ، جوان های زیادی جذب این سازمان شدند . برای نمونه عباس مدرسی فر (4) یکی از اعضای هیئت مؤتلفه که تلاش زیادی برای ترور منصور کرد و حتی خود را برای اعدام نیز آماده کرده بود با این گروه ارتباط برقرار کرد و بعدها جذب این گروه شد و سرانجام به کمونیست ها پیوست و در حال حاضر در خارج از کشور با این گروه همکاری دارد .

پانوشت ها:

 1) حزب خلق مسلمان که سرکرده آنها مقدم مراغه ای بود . 2) حزب مهین پرستان ایرانی . 3) سازمان مجاهدین خلق ایران (منافقین) . 4) سازمان مجاهدین راه حق . 5) رزمندگان پیشگان مستضعفین ایران .6) کانون نشر اندیشه های دکتر شریعتی که توسط احسان شریعتی به وجود آمد . 7) گروه فرقان که ابزار و واسطه کار منافقین بودند . 8) جنبش مسلمانان مبارز . 9) انجمن دانشجویان مسلمان که وابسته به منافقین بودند . 10) جنبش مسلمانان پیشگام که کمونیست بودند . 11) انجمن مهدویه که وابسته به انجمن حجتیه بودند . 12) جنبش انقلابی مردم ایران (جاما) که بنیانگذار آن کاظم سامی بود . 13) گروه توحیدی جدید که وابسته به سازمان منافقین بود . 14) سازمان آرمان مستضعفین . 15) جنبش مقاومت ملی ایران . 16) نهضت زنان مسلمان که وابسته به خانم اعظم طالقانی بود الان هم تقریباً چپ گرایی می کنند . 17) حزب دمکرات کردستان که کمونیست بودند . 18) حزب توده ایران که کیانوری و احسان طبری رهبران آن بودند . 19) حزب رستگاری که کمونیست بودند . 20) حزب رنجبران ایران که کمونیست بودند . 21) سازمان فداییان خلق جناح راست یا اکثریت که معتقد به جنگ مسلحانه با نظام نبودند ، بلکه به جنگ فرهنگی و تبلیغاتی باور داشتند . 22) گروه اشرف دهقان . 24) سازمان پیکار در راه آزادی . 25) طبقه کارگر مسلح که کمونیست بودند . 26) سازمان رزمندگان آزادی طبقه کارگر که کمونیست بودند . 27) سازمان انقلابی زحمتکشان کومله کردستان که کمونیست بودند . 28) سازمان وحدت که کمونیست و مسلح بودند . 29) سازمان طوفان . 30) ارگان حزب کمونیست کارگران و دهقانان ایرانی که کمونیست بودند . 31) سازمان اتحاد و مبارزه در راه ایجاد حزب طبقه کارگر که کمونیست بودند . 32) سازمان اتحادیه چپ که کمونیست بودند . 33) سازمان دانشجویی جوانان دمکرات که کمونیست بودند . 34) سازمان راه کارگر که کمونیست بودند . 35) گروه کمونیستی نبرد . 36) گروه دانشجویان پیشگام که کمونیست بودند . 37) اتحادیه کمونیست های ایران . 38) اتحادیه مبارزان کمونیسم . 39) گروه گلسرخی . 40) سازمان جنبش دهقانی . 41) سازمان جوانان انقلابی . 42) حزب ایران . 43) حزب ملت ایران . 44) جبهه ملی ایران که اینها همه سلطنت طلب بودند . 45) جبهه دمکراتیک ملی ایران . 46) نهضت آزادی . (راوی)

2. ناصر صادق از شاگردان جلال الدین فارسی و مرحوم دکتر باهنر و مرحوم رجایی در دبیرستان کمال نارمک بود . پدرش از مردان متدین و از دوستان مرحوم آیت الله طالقانی و از خدمتگذاران مسجد هدایت به شمار می رفت . ناصر صادق در کنار محمد حنیف نژاد ، سعید محسن و اصغر بدیع زادگان از اعضای کمیته مرکزی سازمان مجاهدین خلق محسوب می شد . جلال الدین فارسی در خاطرات خود چگونگی دستگیری وی را بیان می کند : یک توده ای سابقه دار به نام الله مراد دلفانی سال ها پیش در زندان با ناصر صادق آشنا می شود . ناصر صادق که بعداً به عضویت سازمان مجاهدین خلق در آمد فکر می کند برای تهیه اسلحه با وی تماس بگیرد . غافل از این که او به خدمت ساواک در آمده و ادعای توانایی او برای خرید اسلحه یک وسیله به دام انداختن سازمان های چریکی است . ناصر صادق در مرداد 49 با دلفانی تماس می گیرد و او را به یک خانه تیمی می برد . این خانه تیمی و کسانی که به آن رفت و آمد دارند تحت مراقبت ساواک قرار می گیرد و در شهریور 50 عده ای شناسایی و دستگیر می شوند . پس از دستگیری ناصر صادق و تعدادی دیگر در دادگاه های نظامی محکوم به اعدام شدند . حکم ناصر صادق در 30 فروردین 51 توسط عمال رژیم پهلوی به اجرا در آمد . (روزشمار انقلاب اسلامی ، ج 2 ، ص 150)

3. محمد حنیف نژاد در سال 1317 در تبریز به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در مدرس همام و دبیرستان فردوسی و منصور تبریز به پایان رسانید و در سال 38 وارد دانشکده کشاورزی کرج گردید . وی چون از خانواده مذهبی بود در فعالیت های مذهبی مشارکت می جست و از سال 39 به نفع جبهه ملی فعالیت می نمود و بعدها جزو سمپاتی های نهضت آزادی گردید . وی در سال 42 به سربازی رفت و پس از اتمام خدمت هسته اولیه سازمان مجاهدین خلق را که یک گروه مطالعاتی بود همراه با سعید محسن و عبدالرضا نیک بین رودسری تشکیل داد . ضمن این که در سازمان عمران قزوین هم شاغل بود . وی در سال 48 با پوران بازرگان ازدواج کرد که این وصلت یک سال بیشتر به طول نیانجامید و به قول خودشان جدایی شان به دلایل امنیتی بود . در قضیه هواپیما ربایی مجاهدین خلق در دبی نقش دستور دهنده را داشت . وقتی که در سال 50 عده زیادی از مجاهدین دستگیر گردیدند وی برای راهایی آنها اقدام به گروگان گیری شهریار شفیق پسر اشرف پهلوی نمود که ناموفق بود و پس از این جریان خانه تیمی آنها توسط ساواک شناسایی شد و به همراه رسول مشکین فام و ابراهیم آوخ و احمدیان دستگیر و در سحرگاه 4/3/51 اعدام شد . (آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، پرونده ش 1094 ، ص 14 – 10)

4. عباس مدرسی فر فرزند محمد علی در سال 1317 در تهران متولد شد ، وی که از همکاران شهید صادق امانی بود در تاریخ 20/11/1343 به اتهام توطئه بر هم زدن اساس حکومت به حبس ابد با کار محکوم گردید . منبع ساواک در فروردین 56 مدرسی فر را از طرفداران مجاهدین خلق معرفی کرده است . وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی همراه منافقین از کشور متواری شد . (کاظم مقدم ، ص 439)
مفسران و نظریه پردازان سازمان به ویژه حنیف نژاد ، اسلام را مطابق با دیدگاه های نهضت آزادی تفسیر کردند و به همان نتایجی رسیدند که شریعتی رسید . در واقع اندیشه های شریعتی و مجاهدین آنچنان به هم نزدیک بود که بسیاری وی را الهام بخش مجاهدین می دانستند .
در نامه شهید مطهری به حضرت امام ماجرای حسینیه ارشاد و انحراف هایی که در گفتار و کتاب های دکتر شریعتی است مطرح شده است . (راوی)

 

کد خبر:73981 -




  •        کلمات کلیدی :
  •         نوشته شده توسط :سهیلی ... نظر ...